اول این مطلب مغرضانه را بخوانید:
«همه ما بارها از خود پرسیده ایم که این جمله عربی (یا مقلب القلوب والابصار یا مدبر اللیل و نهار... ) که تا امروز سر سفره های هفت سین میشنویم چه پیوندی با نوروز پارسی دارد. نوروز یک جشن پرپیشینه و کاملا پارسی است و به هیچ وجه به تازی ها و زبان آنها مربوط نمی شود. اصلا شایسته نیست که ما ایرانیان این آیین پارسی را با ادعیه تازی آنچنان که تا امروز مرسوم بوده جشن بگیریم. ما با خدای خود به پارسی سخن میگوییم. خدایی که جز زبان تازی نداند خدای ما پارسی ها نیست. من بجای آن جملات تازی امسال این نیایش پارسی را سر سفره هفت سین میخوانم:
گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گرداننده مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین»
این گونه مطالب در شبکههای اجتماعی زیاد است.
اگر بجای این دعای عربی عباراتی انگلیسی بخوانند آیا باز هم به رگ غیرت ملی نویسندگان این متن برمیخورد. بعضی کسر شأن خود میدانند که زبان گوشی موبایل خود را بجای انگلیسی فارسی کنند یا نام و نظرات خود در شبکههای اجتماعی را با حروف فارسی بنویسند ولی نوبت زبان عربی که شد زبان بیگانه است. در حالی که زبان عربی نسبت به انگلیسی بسیار مشترکات بیشتری با زبان فارسی دارد. اصلاً همهی اینها به کنار، زبان عربی برای ما زبان یک قوم دیگر نیست زبان دین است و زبان دین منافاتی با زبان ملی ندارد یک زبان ممکن است در خدمت یک دین باشد ولی یک دین متعلق به یک ملت و زبان خاص و در خدمت آن نیست. دین حقیقتی شبیه علم است آیا اگر علمی در یک کشور و با یک زبان خاص تولید شد برای سایر کشورها بیگانه است و به عنوان علم پذیرفته نمیشود. علم و دین حقایقیاند که رنگ و زبان قومی را به خود نمیگیرند. بالاخره دین باید با یک زبان خاصی عرضه شود یا نه. اتفاقاً زبان دوم دین اسلام زبان فارسی است چرا که بعد از زبان عربی بزرگترین خدمتها را زبان فارسی به این دین نجاتبخش بشر کرده است. چطور وقتی نوبت زبان و فرهنگ غربی است با آن همه اختلافی که بین فرهنگ الهی و انسانی ما با فرهنگ غرب وجود دارد کسی دم از ملیت و میهندوستی نمیزند ولی ارتباط فرهنگ و زبان دینی با فرهنگ و زبان یک قوم معتقد به آن دین، دینی که سرشار از توحید و انسانیت و راه و رسم درست زندگی است با ملیت تضاد دارد؟ چگونه است که اگر ما سرتاپا غربی شویم ملیتمان خدشهدار نشده است ولی اگر یک دعای معرفتبخش عربی بخوانیم زبان ملی و ملیت ما به فنا رفته است؟ کسانی که بین دین اسلام و ملیت ایرانی تفرقه میاندازند خود ذرهای ملیت را باور ندارند بلکه بهانهای پیدا کردهاند برای کوبیدن دین. آیا فکر میکنند که فقط آنها ایران را دوست دارند و فقط آنها به ایران خدمت میکنند اتفاقاً برعکس، بزرگترین خدمتها و محبتها به این سرزمین را ایرانیان مسلمان و باعقیده کردهاند چرا که تا فرهنگ دینی نباشد کسی منافع سایر مردم را بر منافع شخصی خودش ترجیح نمیدهد و برای رسیدن به منافع خود حقوق ملت خود و کشور خود را هم زیر پا میگذارد. ما هم میهن خود را دوست داریم ولی آن را وسیلهای برای دینگریزی قرار نمیدهیم.
نظرات شما عزیزان:
عالی بود
بازم از این دست مطالب که به شبهات پاسخ میدند بزارید.
ممنون
برچسب ها :
موضوع :
سبک زندگی , ,